پل روبر می گوید گردشگری عمل مسافرت کردن و طی مسافت نمودن و رفتن به جایی غیراز مکان همیشگی و متعارف زندگی به منظور تفنن و لذت بردن است، حتی اگر این کار شامل یک جا به جایی کوچک باشد یا این که هدف اصلی از این جابه جایی غیر از تفنن و لذت بردن باشد (محلاتی ، ۲:۱۳۸۰).
در مسابقاتی که اتحادیه بین المللی جهانگردی برای بدست آوردن یک تعریف جامع از جهانگردی گذاشته بود، تعریف زیر از میان تعاریف بدست آمده برگزیده شد که بر طبق این تعریف،جهانگردی عبارت از مجموعه تغییرات مکانی انسانها و فعالیتهایی است که از آن منتج میشوند، این تغییرات خود ناشی از به واقعیت پیوستن خواستههایی است که انسان را به جا یجایی وادار میکند و بالقوه در هر شخص با شدت و ضعف متفاوت وجود دارند (رضوانی،۱۵:۱۳۸۲)
Leisure اوقات فراغت همان داشتن آزادی است که فرد فکر کردن به خویش را به مسائل تفریحی اختصاص می دهد، شامل می شود. Recreation (تفریح) نیز به فعالیت یا تجربه ای که با تفریح همراه باشد گفته می شود در نتیجه گردشگری با جابه جایی و دور شدن از محل زندگی دایمی ارتباط تنگاتنگی دارد در صورتی که تفریح یااوقات فراغت را می توان حتی در خانه انجام داد(شکری:۱۳۸۳،۲۲).
از دیدگاه بازاریابان، گردشگری به مجموعه فعالیتی اطلاق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد. این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر، مسافرت به مقصد،اقامت، بازگشت و حتی یادآوری خاطرات نیز می شود. همچنین فعالیت هایی را که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و میهمان را نیز در برمی گیرد. به طور کلی می توان هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد گردشگری تلقی کرد ( تقی زاده انصاری:۱۳،۱۳۸۱).
در سال ۱۹۴۲ اقتصاددانان سوئیسی که بیشتر جهانگردی را محور تحقیقات و مطالعات خود قرار داده بودند، تعریف نسبتا بهتری ارایه به عقده آنان جهانگردی عبارت است از ظهور مجموعه روابطی که مسافرت و اقامت یک نفر غیر بومی بدون اقامت و اشغال دائم در یک محل به وجود می آید. این تعریف مدتها از جانب انجمن بین المللی متخصصین علمی جهانگردی مورد قبول قرار گرفت ( تقی زاده انصاری:۱۳۸۱،۱۳).
جهانگردی به مفهوم دقیق کلمه عبارت است از مسافرت اشخاصی که به طور موقت از محل مسکونی خود دور می شوند تا نیازهای حیاتی ،فرهنگی و شخصی خود را به شکل مصرف کننده کالاهای اقتصادی و فرهنگی برآورده کنند( حضوری:۱۴،۱۳۸۱).
بنا به تعریف دیگر جهانگردی عبارت است از سیاحت در زمان و مکانی گسترده،سیاحت و جهانگردی دو واژهای است که از پیوند خوردن سفر با فرهنگ حکایت دارد اگر فرهنگ را جستجو نکند دیگر سیاحت و جهانگردی معنا پیدا نمی کند و سفرهای تهی از برداشتهای فرهنگی، به سرگردان بودن بیشتر شباهت دارد در زبان فارسی اصطلاح دیگری برای سفر در پیوند با فرهنگ عنوان شده است که عبارت است از «سیر آفاق و انفس که معنای این عبارت همان پیوندسفر و فرهنگ است» سیر آفاق و انفس از مباحث شناخت انسان در دین مبین اسلام است و خداوند ظرف وجودی انسان را به اسباب و ابزاری مجهز نموده تا به تناسب فهم و منطق خود از طریق اندیشه و حواس ظاهری و با نگرش بر چگونگی خلقت و تاریخ گذشتگان حقایقی را در یافته و در مقابل خالق حقیقی خویش تسلیم و بندهای شکر گزار باشد (رضوانی،۵۵:۱۳۷۹)
سازمان جهانگردی (WTO ) در سال ۱۹۹۱با همراهی دولت کانادا « کنفرانس بین المللی در باره مسافرت و آمارهای جهانگردی» را در اتاوا تشکیل دادند که در زمینه واژگان،اصطلاحات و طبقه بندی آنها تصمیماتی گرفتند و توصیه هایی ارائه کردند و سازمان جهانی جهانگردی این تعریف را از جهانگردی ارائه کرده است :
«کارهایی است که فرد در مسافرت و مکانی خارج از محیط عادی خود انجام می دهند این مسافرت بیش از یک سال طول نمی کشد و هدف ، تفریح ، تجارت یا فعالیت دیگر است»(حضوری ،۱۵:۱۳۸۱).
برخی صاحبنظران،گردشگری را در قالب یک شبکه مبدأ- مقصد مورد بررسی قرار داده اند. برای مثال پیرس (۱۹۸۹) با اشاره به الگوی چند گانهدر مورد گردشگری چنین اظهار داشته است : گردشگری فعالیتی چند جانبه بوده و از آنجا که در مراحل مختلف آن از مبدأ تا مقصد،خدمات گوناگونی درخواست و عرضه میشود از لحاظ جغرافیایی نیز پیچیده است. علاوه بر این احتمالا در هر کشور یا منطقه تعداد زیادی مبدأ یا مقصد وحود دارد که اغلب آنها دارای دو خصوصیت (مبدأ) وپذیرش (مقصد) هستند(pearce,1989).
برخی مولفان تعریفی کلی از مقوله گردشگری ارائه کرده اند. کریپندورف (۱۹۸۷) درکتاب اصلی خود تحت عنوان « سیاحتگران» مجموعه ای از عوامل و علل گسترش گردشگر را به عنوان یک فعالیت اجتماعی،شرح داده است. وی تغییر ارزشهای سفر از جمله تمایل مردم به گریز از مناطق شهری را بررسی کرده و همچنین عوامل جذابی که سیاحتگران را به سفر تشویق می کند بر شمرده است . در اغلب تحقیقات انجام شده، رابطه ای مبتنی بر هم زیستی میان مناطق مبدأ و مقصد تشریح شده است (Krippendorf,1987:454).
گردشگری به مجموعه فعالیتهای اطلاق می شود که در جریان مسافرت به مقصد،اقامت،بازگشت و حتی یادآوری خاطرات آن نیز انجام می شود. همچنین شامل فعالتهایی است که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد، نظیر خرید کالا های مختلف و تعامل میان میزبان و میهمان را نیز در بر میگیرد. به طور کلی می توان هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد گردشگری تلقی کرد (Milland Morrison,1999).
به دلیل چند وجهی بودن و میان رشته ای بودن جهانگردی ، لازم است تا از دیدگاه های مختلف اعم از اقتصادی ،جامعه شناختی ،جغرافیایی و مدیریتی مورد بررسی قرار گیرد.
آرتور بورمن جهانگردی را مجموعه ای مسافرت هایی که به منظور استراحت و تفریح و تجارت یا دیگر فعالیت های شغلی و یا اینکه به منظور شرکت در مراسم خاص انجام گیرد و غیبت شخص جهانگرد از محل سکونت دائم خود در طی این مسافرت موقتی و گذرا می باشد میداند بدیهی است کسانیکه اقدام به مسافرت های شغلی منظمی بین محل کار و زندگی خود می کنند مشمول این تعریف نمی شوند(تقی زاده انصاری ،۱۳۸۱: ۱۳).